ما انسانهای معمولی، هیچ کدام مان کامل نیستیم. هر یک از ما ممکن است در یک یا چند زمینه خاص، برتریهایی بر دیگران داشته باشیم اما در زمینههای دیگر ممکن است از دیگران عقبتر باشیم. برای خیلیهایمان حداقل در دوره ای از زندگی، این سؤال و دغدغه پیش آمده که آیا کسی یا کسانی هستند که با نگاه کردن به آنها و اقتباس از تفکر و رفتارشان بتوانیم مسیر زندگی و پیشرفت مان را مشخصتر کنیم و با خیال راحتتر و بهتر آن را بپیماییم؟ …
«الگو» به فردی گفته میشود که به دلیل برتری ویژهاش در برخی خصوصیات و توانمندیها، در جایگاهی بالاتر از عموم جامعه قرار میگیرد و موفقیتی که او در تقویت این توانمندیها کسب کرده یا پلههای بالاتری که به آنها رسیده است، میتواند به عنوان هدفی برای سایر افراد جامعه (برحسب سن و تناسب آن موضوع) قرار گیرد تا در راه رسیدن به آن تلاش نمایند.
● چند الگو لازم داریم؟
خاصیت عمده زندگی اجتماعی این است که ما انسانها هیچ وقت تنها نیستیم، همیشه افرادی دور و برمان پیدا میشوند که یا از ما جلوترند یا از ما عقبتر. در زندگی اجتماعی ما هیچ فردی را نمیتوان پیدا کرد که از همه آدمهای دیگر بهتر، موفقتر و دارای درجه بالاتر باشد. به همین دلیل، در ابعاد مختلف زندگی، همیشه میتوان افرادی را پیدا کرد که توانستهاند گامهای بزرگتری نسبت به ما برداشته باشند، پلههای بیشتری را طی کرده باشند، با صرف هزینهها و زمان کمتری به درجات بالاتری رسیده باشند، دستاوردهای بزرگتری کسب کرده باشند و بیشتر مورد احترام اطرافیان و جامعه باشند. هر کدام از ما ممکن است برای خودمان یا افراد خانواده مان یا حتی کودکان مان به دنبال الگوی خوب، مثبت و مفیدی باشیم که با اقتباس از آنها بتوانیم بهتر جلو برویم.
هیچ چیزی وجود ندارد که شما نتوانید باشید ، انجام دهید یا داشته باشید . شما با این دانش و آگاهی ذاتی به دنیا آمدید که خالق واقعیت خود هستید و این دانش آن قدر بنیادی است که وقتی شخصی تلاش می کند مانعی در راه خلاقیت به وجود آورد شما بی درنگ در درون خودتان مخالفتی احساس می کنید . شما با این دانش وارد این دنیا شدید اگرچه آرزویی برای انجام دادن این کار به گونه ای قوی تر در وجود شما تجلی داشت ، وقتی شما با جامعه یکپارچه شدید ، شروع به قبول همان تصویری کردید که دیگران در مورد روش زندگی شما داشتند اما نکته ی حائز اهمیت این است که هنوز در درون شما این دانش که شما خالق تجربه ی زندگی خود هستید زندگی می کند ، اینکه آزادی مطلق به عنوان اساس و پایه ی تجربه ی واقعی شما وجود دارد ، تنها به دست شماست . شما هرگز کسی را استخدام نکردید که بگوید چه کاری انجام دهید زیرا شما فقط به جای خودتان فکر می کنید ، به جای خودتان لذت می برید ، به جای خودتان تصمیم می گیرید و … . هیچکس نمی تواند خالق تجربه ی شما باشد . بنابراین آزاد هستید و آزاد خواهید بود . وقتی که با نیروهای ازلی و قوانین جهان هستی و با منبعی که از آن آمده اید ، هماهنگ می شوید در آن صورت خلاقیت شادمانه که به لفظ و کلام نمی آید در انتظار شماست .
شما آگاهی ابدی هستید و در حال حاضر برای هیجان و شادی ناشی از تمرکز ویژه و خلاقیت در این جسم مادی قرار دارید . گاهی شما به جوهر وجودتان به طور کامل اجازه می دهید در شما سیلان داشته باشد و گاهی این اجازه را نمی دهید . زمانی که به طور آگاهانه با خالق هستی ارتباط برقرار کنید ، تجربه ی شما چیزی نخواهد بود به جز شادی مطلق . چنانچه مسیر افکارتان را آگاهانه انتخاب و دنبال کنید ، می توانید با منبع انرژی ، خداوند و شادی و با همه ی چیزهایی که خوب می نامید به طور پایدار در ارتباط باقی بمانید . شادی و احساس خوب داشتن ، اساس و پایه ی عالم هستی و همه ی برکات است . احساس خوب ، احساسی است که در شما و از طریق شما سیلان دارد فقط باید به آن اجازه ی جریان یافتن بدهید . همانند هوایی که استنشاق می کنید ، تنها باید به آن اجازه ی ورود دهید . شما فقط باید قلب و ذهن خود را به روی آن بگشایید ، آرامش خود را حفظ کنید و اجازه دهید وارد هستی شما شود .
قانون جذب ؟
در عمل به نظر میرسد که وقتی ما با تمام وجود خواهان چیزی هستیم و تصمیم میگیریم که آن را حتما به دست بیاوریم ، گویی ناگهان نیروهایی به کار میافتند تا ما را به هدف نزدیک کنند. اشخاصی به کمک میآیند ، امکانهای تازهای پدیدار میشوند، و جادههای بزرگی در مقابل چشمان ما گشوده میگردد . اما در مورد علت ایجاد این حالت عقاید گوناگونی وجود دارد . بعضیها آنچه را که ظاهرا به نظر میرسد پذیرفتهاند . تصور کردهاند که در مغز ما آهنربایی است که چیزهای مفید را به خود جذب میکند !. بعضی گمان کردهاند که مغز ، امواجی از خود ساطع میکند که امواج متناسب با خود را جذب میکند . عدهای نیز این را پذیرفتهاند که کائناتی درکارند و آنها هستند که شرایط و موقعیتها را سرراهشان قرار میدهند! (چیزی که در فیلم راز با عبارت “فرمانبردارم سرورم!” بسیار بر آن تاکید شد.) بر اساس همین برداشتها فیلمی با عنوان “راز” ساخته شده است که احتمالا آن را دیده و یا کتابش را خواندهاید. باید گفت که وجود چنین امواجی در هیچ آزمایشگاه فیزیکی به اثبات نرسیده است. نیروی آهنربایی مغز و رفتار اینچنینی کائنات هم با اصول علمی سازگار نیست.
اما واقعا علت علمی چنین حالتی چیست؟
قانون جذب نیز مانند هر قانون دیگری برخاسته از تجارب بشری است . از پیدایش تمدن تاکنون ، کسانی در رسیدن به هدف یا هدفهای خود توفیق پیدا می کرده اند ، تا این که در قرن اخیر کسان دیگری پیدا شدند و با مطالعه رفتارها و خصوصیات آدمهای موفق سعی کردند با شیوه های علمی دریابند که چه عامل یا عواملی باعث موفقیت انسانها می شود . در گذشته ها کسی برداشت درستی از این موضوع نداشت . بعضی خیال می کردند علت کامیابی افراد بخت و اقبال است . بعضی هم گمان می کردند که برای رسیدن به بعضی خواسته ها (مثلا خواسته های مادی) باید از وجدان و شرافت و انسانیت گذشت و به حقوق دیگران تجاوز کرد . اما با گذشت زمان عوامل ساده ای کشف شد که در موفقیت انسانها اثر کلی دارد . قانون جذب یکی از آن عوامل است.
● انسان متفکر
از آنجا که فکر، نردبان معراج انسان است و زندگی در مسیر کمال در لحظههای اندیشه انسان صورت میگیرد، لذا یک انسان عارف در واقع یک انسان متفکر است. تفکر به معنای اندیشههای ناب، زیبا، مثبت و تحول آفرین است که در ذهن یک انسان سالک مسیر کمال شکل میگیرد و بازتاب آن، لحظههای زندگی او را میسازد. در این صورت، کیفیت زندگی یک انسان عارف به کیفیت اندیشههای او بستگی دارد. اندیشههای منفی ومأیوسانه، یک زندگی رو به شکسـت را شکـل میدهد. هنگـامی که ما برچسب انسان متفکر را بر پیشانی ذهن و دلمان نصب میکنیم، در واقع به ضمیر ناخودآگاه خود این پیام را میدهیم که ما مرتباً اطلاعات زیبایی را به عنوان اندیشههای ناب برایت میفرستیم و تو موظفی تا با دریافت چنین اندیشههایی باورهای زیبا و روحیه عالی در ما تولید کنی. ضمیر ناخودآگاه نیز با هدایت اندیشههای زیبا، عالیترین شخصیت و احساس را در ما خلق میکند و بستر کمال را برای زندگی ما فراهم میآورد.
شما به عنوان یک انسان رهرو مسیر کمال مرتباً با ذکر این جمله تاکیدی مثبت که در خود، شرایط و بستر کمال را فراهم کنید. در این راستا مرتباً بیندیشید که شما کیستید، در زندگی چه میکنید و در نهایت به کجا میروید. این نحوه تفکر، انسان را در شــــــرایــــــط ارزیــــــابــــــی و تـــصــحــیـــــح قـــــرارمی دهد و باعث میشود که شما خود موجودتان را با خود مطلوب، مقایسه کنید و از رهگذر تصمیمهای درسـت در زنـدگـی، بـه اصلاح مسیر بپردازید و به سوی کمال حرکت کنید.
همگی ما افرادی را دیدهایم که همیشه خوش شانس هستند. این افراد کسانی هستند که همواره موانع را از پیش پا برداشته و بسیار کمتر از دیگران ناامید میشوند و به نظر میرسد که موفقیت، راحتتر به سمت آنها میآید. گویی موقعیتهای خوب مرتباً به آنها روی میآورد البته آنها سخت کار میکنند، اما این توضیح کاملی در مقابل رفتار روزگار با آنها نیست، چراکه خیلی از مواقع به نظر میرسد که لیاقت و شایستگی یک سری افراد دیگر از آنها بیشتر است. شاید برخی تصور کنند که این افراد از بدو تولد به اصطلاح «پیشانی نوشتشان» خوب بوده، اما خوشحال باشید چراکه چنین چیزی صحت ندارد و سرنوشت کسی از بدو تولد رقم نمیخورد بلکه افراد خوش اقبال تنها ۷ راز ساده دارند که شما هم میتوانید آنها را در زندگی خود به کار ببندید و شانس و اقبال را در زندگی تجربه کنید.
راز اول:
افراد خوش اقبال به شانس اعتقادی ندارند! اخیراً محققی با ۱۰ تاجر موفق به منظور تألیف کتابی درخصوص «نقش شانس در موفقیت» مصاحبه کرد. تقریباً هیچ یک از آنها به شانس اعتقادی نداشتند، بلکه تنها راجع به جریانی از اتفاقات غیرمنتظره صحبت میکردند که به صورت روزمره در زندگی آنها رخ میدهد. به نظر میرسید که آنها دوست نداشتند از کلمه «شانس» استفاده کنند چراکه در این صورت راهی برای کنترل آن وجود ندارد، اما آنها یاد گرفتهاند که کنترل این جریان غیرمنتظره ممکن است. مهم نیست که این جریان را چه مینامید بلکه مهم این است که این جریان برای شما هم رخ دهد.
نخستین قانون موفقیت قانون توانایی مطلق است. این قانون مبتنی بر این
واقعیت است که مادرجوهرآگاهی مطلقیم. آگاهی مطلق، توانایی مطلق، وحیطه
تمامی امکانات وخلاقیت نامحدود است.
آگاهی مطلق، جوهرمعنوی ماست. همچنین بیکران ونامحدود بودن، شادمانی محض
است. حیطه توانایی مطلق، ضمیر خودتان است. وهرچه طبیعت راستین خود را
بیشترتجربه کنید، به حیطه توانایی مطلق نزدیکتر خواهید شد.
● کاربرد قانون توانایی مطلق
۱ با رعایت سکوت روزانه وبودن محض، با حیطه توانایی مطلق در تماس خواهم بود. همچنین دست کم روزی دو بار به تنهایی، تقریباً «به مدت نیم ساعت صبح ونیم ساعت غروب به مراقبه سکوت خواهم نشست.»
۲ هرروز مدتی را در ارتباط با طبیعت ونظاره خاموش هوشمندی درون هرموجود زنده خواهم گذراند. خاموش به تماشای غروب آفتاب یا گوش دادن به صدای اقیانوس یا جویبار یا به بوییدن عطرگلی خواهم نشست در وجد سکوتم وبا ارتباط با طبیعت، از تپش حیات اعصار حیطه توانایی مطلق ونامحدود –محفوظ خواهم شد.
۳ عدم داوری را تمرین خواهم کرد. روزم را با این جمله آغاز خواهم کردکه : «امروز درباره هیچ یک از آن چیزها که پیش میآید داوری نخواهم کرد.»و در سراسر روز به خاطر خود خواهم آورد که داوری نکنم.
دومین قانون معنوی موفقیت، قانون بخشایش (قانون داد وستد) است. هرچه بیشتر ببخشید، بیشتردریافت میکنید. مهمترین چیزنیت دادوستد است نیت همواره باید ایجاد شادمانی برای بخشاینده وستاننده باشد.
خیلی ها راستش ازم میپرسند که کار با تابلوی تجسم چطوره و شما چطوری با تابلوی تجسم کار میکنید در پاسخ باید بگم هر کسی برای خودش روشی داره و همچنین باور هایی . روش زید که میخام در موردش صحبت کنم واسه شخص خودم که به خوبی جواب داده اما نمیتونم اعلام کنم که واسه شما هم جواب میده یا نه بهر حال:
در مورد تابلو
تجسم بگم هر چیزی برای هر کس یک جور خاصی عمل میکنه مثلا تابلوی تجسم واسه
من نقش یاداوری کننده رو داره بهم یاداوری میکنه که حواسم رو به اون چیزی
که میخام بیشتر جمع کنم و هر زمان یادم رفت بادیدن تابلو اون چیزی که میخام
جذبش کنم را بیاد بیارم.
خوب حالا تا اینجا نقشش یاداوری کننده رو بازی
کرد از اینجا کار اصلی و روش اصلی من برای جذب کردن شروع میشه چشمام رو
میبندم و شروع میکنم خودم رو در اون فضا دیدن یا مثلا خودم رو میبینم که
اون وسیله و یا شی رو دارم و باهاش دارم کار میکنم.
نکته مهم و خیلی
خیلی خیلی مهمه اینه که زمانیکه تجسم شما به مرحله ای رسید که زمانیکه
دارید با چشم بسته به اون چیز فکر میکنید اینقدر غرق شدید که واقعا انگار
اون شی یا وسیله رو دارید و دیگه نیازی در عالم واقعیت ندارید اون زمان هست
که قانون جذب 100 درصد فعال شده و اونجاست که با انجام تلاش متوجه
میشید دارید جذبش میکنید و زمانیکه اون چیز اومد در مسید زندگیتون اون زمان باید تلاشتون
رو چند برابر کنیدو من قول میدم که مدت کوتاهی بعد کامل جذبش خواهید کرد.
من تاجایی که تونستم 3ماه روواسه کنکور عالی خووندم وتلاش کردم وباورهم دارم پزشکی قبول میشم اما خودکنکوروخوب دادم یانه روشک دارم میخوام بدونم راز منو به جیزی که باورش کردم میرسونه یا به دانسته هام و درصدایی که زدم توجه میکنه .البته من خودم یه سری اتفاقات جالب رو باراز تجربه کردم اما بیشترین اتفاقاتم منفی بودن قلبم رو درد اوردن اما قبولی درکنکورپزشکی میتونه تلخیاروواسم جبران کنه.خواهشا کمکم کنید
ضمنا من دارم الانم درس میخونم ک اگه قبول نشدم تا جواب کنکورلااقل عقب نیوفتم .نظرشماجیه ایا کاینات دچار سردرگمی میشه؟؟
راستش اینجور که از نوشته های شما بنظر میاد شما مدام در حال تکرار این جمله هستید(ممکنه قبول نشم... ممکنه نتونم... اگر نتونم چی میشه... اگر قبول نشم چکار کنم)
متاسفانه تازمانیکه افکار منفی در ذهن شما بصورت عمیقی نفود کرده افکارمثبت و قانون جذب کاملا سطحی وجود داره... اگر دنبال جذب موفقیت و در کل موفقیت هستید باید مثل هوا که یک ثانیه نمیتونیم بدون اون زنده بمونیم و در هنگام غرق شدن در اب برای رسیدن به هوا و زنده ماندن نهایت تلاشمون رو میکنیم ... دقیقا همینجوری تلاش کنیم و در ضمن بهتر بجایی اینکه فکر کنید اگر قبول نشدید چکار خواهید کرد ... فکر کنید اگر قبول شدید چکار خواهید کرد.. مثلا چه کسی ها رو به شام دعوت میکنید واسه چه کسایی شیرینی میخرید ... چه لباسهایی واسه دانشگاه میخرید با چه تیپی میرید دانشگاه اینها رو در ذهن خودتون تجسم کنید خیلی تاثیر گذار هستند.در اخر باید بگم قانون جذب دقیقا به افکار شما پاسخ میدهند لطقا رویه یک موضوع تمرکز کنید.
در اخر معذرت میخام در پاسخ به سوال شما تاخیر داشتم ...
شما میتوانید یک انسان تحلیلگر، اطلاعات محور و یا
یک تاجر مصمم باشید، اما تجارت نهایتا در ارتباط با مردم خلاصه میشود. این
بدان معناست که تجارت در مورد احساسات است، احساسات شما و افرادی که هر
روزه با آنها سرو کار دارید.

افراد بسیار موفق نه تنها در زندگی خود، بلکه در زندگی افرادی که به آنها اهمیت میدهند، چه در زندگی شخصی و چه در زندگی حرفهای، تغییرات بزرگی ایجاد میکنند.
آنها جواب سوالهای پرسیده نشده را میدهند
شاید طرف مقابل شما مردد است، شاید او متزلزل و یا خجالتی باشد، جواب هرچه باشد، مردم معمولا سوالات متفاوتی میپرسند که انتظار دارند شما به آنها پاسخ دهید.
ممکن است کارمندتان نظر شما را در مورد گذراندن بعضی دورههای کاری جویا شود. مسئلهای که او واقعا میخواهد بداند این است که آیا شما آینده خوبی برای پیشرفت او در شرکت میبینید؟ او امیدوار است که جواب شما مثبت باشد و همچنین امیدوار است دلیل آن را با او در میان بگذارید.
اگر
میخواهید با پیمودن مسیری به موفقیت دست پیدا کنید سعی کنید در ابتدا
علایق شخصی خود را در نظر بگیرید. فردی را در نظر بگیرید که از نظر اکثر
اطرافیان فردی موفق است اما خود فرد به کاری که میکند هیچ گونه علاقهای
نداشته باشد در این صورت میل به خوشبختی و احساس موفق بودن در آن فرد به
صورت کامل ارضا نمیشود .
هر فردی
در زندگی شخصی و اجتماعی خود خواهان به دست آوردن موفقیت در تمامیمراحل
زندگی است. اگر چه خیلی از افراد ممکن است روشهایی را برگزینند که میزان
موفقیت شان کاهش یابد ولی آنچه برای هر انسان مهم میباشد پیمودن راههای
کسب موفقیت و افزایش کارایی در شغل ، تحصیل ، درآمد و ... است. حال اگر
راههای به دست آوردن موفقیت از زبان فرد آگاه بیان شود ، درصد خطایش به
صفر میرسد و موفقیت با آن حتمی میشود. موارد زیر از جمله مواردی است که
امیرالمومنین در برخی از فرمایشات خود برای افزایش بهره وری و موفقیت در
تمام امور به آن تأکید داشتند.

علاقهمندی شخصی
اگر میخواهید با پیمودن مسیری به موفقیت دست پیدا کنید سعی کنید در ابتدا علایق شخصی خود را در نظر بگیرید. فردی را در نظر بگیرید که از نظر اکثر اطرافیان فردی موفق میباشد اما خود فرد به کاری که میکند هیچ گونه علاقه ای نداشته باشد در این صورت میل به خوشبختی و احساس موفق بودن در آن فرد به صورت کامل ارضا نمیشود و همیشه آن فرد احساس میکند که گم شده ای در زندگی اش دارد و جای خالی چیزی را در زندگی احساس میکند .
Your Code Here